آیا می دانید: همان گونه که اشخاص لاغر و ضعیف الجثه بدن خود را با لباس زیاد می پوشانند که چاقتر جلوه کنند، افرادی نیز که برای گفتن و نوشتن سخن قابلی ندارند می خواهند به وسیله ی الفاظ و عبارات زیادی، رنگ و بویی به گفته های خود بدهند؟ چه خوب است که فرزندان م به اندازه سخن گویند و از لفّاظی و زیاده گویی اجتناب کنند. همین امر باعث می شود که آنها به محتوا و باطن کلام خود بیشتر از ظواهر آن توجه داشته باشند و به غنای فکری خویش بیفزایند.
آیا می دانید: سریع پیشرفت کردن باعث ترقی و رشد آدمی نیست، بلکه متعادل بودن همه ی امور اخلاقی و رفتاری را در حد اعتدال نگاه داشتن ملاک پیشرفت است؟ در تربیت فرزندان ملحوظ داشتن این نکته از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا ببینیم فرزند ما تا چه اندازه امیال، آرزوها و توانمندیهای رفتاری اش را تعدیل می کند و تا چه اندازه در اخلاق و آداب رفتاری خویش متعادل است!
آیا می دانید: پیروزی و رستگاری متعلق به کسانی است که بیش از دیگران استقامت و پایداری در برابر مشکلات را در خود تمرین کرده اند؟ تا چه میزان این تمرین را با بچه های خود در مراحل مختلف زندگی انجام داده ایم و تا چه اندازه در مقام عمل و در کشاکش حوادث تلخ زندگی به آنها درس مقاومت داده ایم؟
آیا می دانید: مهارت خواندن، انسان را با افکار دیگران آشنا می سازد، مهارت سخن گفتن، او را حضور ذهن و سرعت انتقال یاد می دهد و مهارت نوشتن انسان را دقیق می کند؟ به یاد داشته باشیم که این مهارت ها هنگامی شکوفا می شوند که ریشه های آنها در کودکی آبیاری شده باشند و از طریق فراهم کردن شرایط مناسب، این مهارتها به رشد و تعالی بیشتر نزدیک شوند.
آیا می دانید: خواندن تاریخ، دانش آموزان را بصیرت می بخشد، ادبیات آنها را قریحه ی ابداع و ملکه ی لطف بیان می بخشد، ریاضیات آنان را فکور و علوم طبیعی آنها را عمیق و مو شکاف می سازد، علم اخلاق، وقار و حسن رفتار را به بار می آورد و منطق و معانی بیانی او را استعداد کظم غیظ و حوصله می بخشد؟
آیا می دانید: تجربه مدرسه ای است که محصلین خود را با قیمتی گران پرورش می دهد؟ تجربه، آگاهی بر خطاها و شکست هایی است که هر کدام می تواند پلی برای پیروزی و موفقیت های بعدی باشد.
آیا می دانید: پدر در نظر فرزند نماد قدرت، شجاعت و امنیت است و به منزله ی پناهگاه مطمئن برای حل مشکلات و مصائب زندگی مطرح می باشد؟ لذا پدر باید این ویژگی را همیشه و در همه جا و در عرصه ی عمل و رقتار برای فرزند خویش به نمایش بگذارد.
آیا می دانید: پدرانی که استقلال رای ، استحکام اراده و اقتدار روحی ندارند، فرزندان آنها نیز افرادی وابسته، ضعیف و تحقیر شده پرورش می یابند و برای همین است که گفته اند میزان اعتماد به نفس کودک وابسته به اعتماد به نفس والدین اوست!
آیا می دانید: اگر می خواهیم فرزندانمان روحی بزرگ و اراده ای سترگ داشته باشند، باید پدر را در این نقش قرار دهیم تا از طریق همانند سازی فرزندان با پدر این خصوصیات در آنان خلق شود؟
آیا می دانید: یتیم کسی است که پدر و مادر در دل او پایگاه خود را نداشته باشند؟ زیرا دو گونه یتیم داریم: کودکانی که رسماً از نظر عرفی فاقد پدر و مادر هستند و کودکانی که پدر ومادر دارند، اما مناسبات عاطفی بین والدین و فرزندان برقرار نیست. این نوع یتیم ها از یتیم های دسته ی اول آسیب پذیرتر هستند!
آیا می دانید: سادگی، صمیمیت، یکرنگی، صداقت، دوری از تکلف و پرهیز از نقش بازی کردن، راز و رمزهای بزرگ در پرورش فرزند است؟ والدینی که این صفات ارزنده را از طریق رفتار و کردار خود به فرزندان منتقل می کنند به تربیت الهی فرزندان نزدیک شده اند.
آیا می دانید: هیچ کودکی مانند کودک دیگر نیست و نباید باشد و خالق هستی نیز این را نخواسته است؟ بنابراین ما به عنوان پدر ومادر چرا خواهان یکسانی کودکان و فرزندان خود هستیم؟ چرا بچه ها را به رخ یکدیگر می کشیم؟ و چرا آنها را با هم مقایسه می کنیم؟ حال آنکه از دو موجود متفاوت که باید متفاوت باشند، چگونه می توان بطور یکسان انتظار داشت؟
آیا می دانید: فرزند هر چه کوچکتر است، زنده تر است؟ اگر ما دو چشم داریم او صد چشم دارد و اگر ما بینایی محدود داریم ، او بینایی بیشتر دارد، و اگر ما از روبرو می بینیم او از پس سر و در خواب نیز می بیند؟ پس کودکان بیناتر ، شنواتر و رئوف تر از ما هستند، سعی کنیم این خصوصیات را اگر نمی توانیم تقویت کنیم، لااقل ضعیف و نابود نکنیم.
آیا می دانید: هیچ امیدی آنقدر سریع برآورده نمی شود که کار شروع کرده را فرد شخصاً تمام کند؟ به کودکان خود یاد بدهیم که کارهای شروع کرده را با نظم و دقت وهمراه با اهتمام و جدیت تمام کنند. در این صورت با احساس پیروزی و موفقیت ،انگیزه ی قوی تری برای کارهای بزرگتر پیدا می کنند . اما اگر کارهای نیمه تمام را رها کنند، احساس شکست ، یاس و سستی را فراهم می آورد و حتی از کارهای کوچک هم وحشت خواهند داشت.
آیا می دانید: پیش از آنکه کودک را به کاری وادار کنیم باید توانایی و ظرفیت او را نسبت به انجام آن کار بسنجیم تا تکالیفی که بر او تحمیل می شود خارج از توان او نباشد؟ تجربه نشان داده است توقعات و انتظارات بیش از حد، نتایج وارونه ای به دنبال می آورد و کودک را نسبت به انجام وظایف اصلی و تکالیف طبیعی اش نیز بیزار می کند، تا آنجا که از انجام حداقل وظایف و توقعات نیز شانه خالی می کند!
آیا می دانید: ادیسون معتقد است که یک فرد نابغه یک درصد از نبوغ خود را از طریق الهام غیبی و نود و نه درصد آن را از راه تلاش و رنج طاقت فرسا بدست می آورد؟ پس چه نیکوست که آن بخش از نبوغ و خلاقیت را که وابسته به محیط و عوامل آموزشی و تربیتی است برای فرزند خود فراهم سازیم.
آیا می دانید: عبرت آموزی برای فرد هنگامی عملی می گردد که این امکان را به او بدهیم که در مطالعات ، مشاهدات و تجربیات خویش بتواند از مرز زمان به سوی گذشته عبور کند و با پای تفکر و بال تخیل به مقامی از شهود دست یابد که وقایع تاریخی را همان گونه که گذشته است حس کند، ببیند، و در عین حال حاضر و ناظر بر احوال گذشتگان باشد و از شکست ها، خلاف ها، پیروزی ها و خوبی هایشان درس زندگی بیاموزد؟
آیا می دانید: تعلیم و تربیت تجربه است، پیش از آنکه علم باشد. هنر است، پیش از آنکه فن باشد. کشف روش هاست، پیش از آنکه کسب دستورالعمل ها باشد. خصوصی و فطری است، پیش از آنکه عمومی و اکتشابی باشد. ذوق و شوق است، پیش از آنکه وظیفه و اجبار باشد. ایمان قلبی است، پیش از آنکه اقرار بیانی باشد. اثرگذاری " وجود" است، پیش از آنکه انتقال زبانی باشد؟
آیا می دانید: اگر کودک را از امری که بدان راغب است باز می دارید باید همزمان و پا به پای آن به چیز دیگری که بدان رغبت دارد متمایل کنید تا ناکامی ، پرخاشگری و لجاجت در او ایجاد نشود؟
آیا می دانید: اگر کودک را از امری که بدان راغب است باز می دارید باید همزمان و پا به پای آن چیز دیگری که بدان رغبت دارد متمایل کنید تا ناکامی ، پرخاشگری و لجاجت در او ایجاد نشود؟
آیا می دانید: اگر خواهان زبان راستین تربیت هستید باید آن را در رفتار خود بجویید؟ زیرا برای تربیت باید همان گونه بود که تلاش می کنیم دیگران بشنوند. به عبارت دیگر باید وجودمان موعظه گر نیات تربیتی مان باشد و نه سخنان و الفاظی که به زبان می آوریم.
آیا می دانید: وقت تلف کردن فقط بیهوده و بی معنی زندگی کردن نیست؟ چرا که به چهار طریق می توان وقت را تلف کرد: هیچ کار نکردن، بد کار کردن، بی مورد کاری انجام دادن و عمل نکردن به آنچه باید انجام گیرد. بر این اساس باید در تربیت فرزندان خود تمایز میان این چهار نوع اتلاف وقت را در زندگی روزمره و در حین انجام فعالیت های فردی و اجتمماعی به ایشان نشان دهیم.
آیا می دانید: " کار" انسان را از سه بلای خانمانسوز افسردگی، فساد و نیازمندی نجات می دهد؟ از این رو کودکانی که از همان دوران اولیه ی رشد با کار و کوشش خو می گیرند، در آینده زندگی شان سرشار از نشاط و عزت و بی نیازی خواهد بود!
آیا می دانید: معنی زندگی در دو موقعیت متضاد درک می شود: هنگامی که آن را از دست می دهیم و زمانی که با عشق بدان می نگریم؟ اولی که امکان پذیر نیست، اما دومی را می توان در زندگی خود تجربه کرد. برای اینکه فرزندان ما به زندگی عشق بورزند تا آن را درک کنند، تنها یک راه وجود دارد و آن ایمان به خالق هستی است.
آیا می دانید: خواستار سعادت دیگران بودن، بزرگترین سعادت است؟ آیا فرزندان ما به این خواست متعالی دست یافته اند؟ تا چه اندازه در دعاها و نیازهای معنوی خویش چنین خواستهایی را از روی ایمان و اعتقاد برملا می کنند؟ خوشبختی و سعادت تنها چیزی است که ما می توانیم بدون اینکه مالک آن باشیم آن را به دیگران واگذار کنیم و مطمئن باشیم چیزی از آن کم نمی شود.
آیا می دانید: اگر فرزندان ما یاد بگیرند که هر روز صبح هنگام برخاستن از رختخواب با اعتقاد و اراده ای راسخ به خود بگویند : " من امروز می خواهم با توکل به خداوند قادر بهتر از دیروز باشم" و این چنین باشند، سعادت و موفقیت را بطور دائمی تجربه خواهند کرد؟
آیا می دانید: خوشبختی آدمی در این است که دنیا و پدیده های درون آن را همان گونه که آرزو می کند ببیند؟ برای اینکه فرزندانمان زندگی را زیبا و خوشایند حس کنند، باید نگرش آنها به زندگی زیبا و مثبت باشد. به قول مولوی: گر بود اندیشه ات گل ، گلشنی.
آیا می دانید: هیچ چیز بر صحت و تندرستی انسان بیشتر از آن صدمه نمی زند که غذا بر روی غذا تناول شود؟ بسیاری از والدین از روی دلسوزی و برای تقویت اشتها و فربه ساختن فرزند خود، دائماً او را به اجبار به خوردن غذاهای پی در پی وادار کنند. این روش نتیجه ای معکوس به دنبال دارد، یعنی جز بی اشتهایی، ضعف و بیماریهای گواراشی حاصلی ندارد.
آیا می دانید: اگر آدمی را شادی و نشاطی در دل می آیدجزای آن است که کسی را شاد کرده است و اگر غمگین می شود، لابد کسی را آزرده و یا غمگین کرده است؟ این احساس را بخوبی می توانید در موقعیت های مختلف تجربه کنید. به کودکان خود از همان نخستین سالهای زندگی یاد بدهیم که چگونه شادی و نشاط را در خوشبخت کردن دیگران حس کنند.
آیا می دانید: طبیعت برای دست یافتن آدمی به فضائل بزرگ، موانع بزرگی از درد و رنج را به پا کرده است؟ اما از طرف دیگر وقتی آدمی بر این مشکلات و موانع فائق آمد و از سدها گذشت، فضیلت های بدست آمده آسان از دست نمی رود، و شاید حکمت این درد و رنج نیز همین است و اگر فرزندان ما به این حکمت زیبا در کسب فضایل آگاه شوند، قطعاً در تحمل سختی ها بردبارتر خواهند بود.
آیا می دانید: فضیلت پاکدامنی و تقوی تنها در پرهیز از گناه و هوس های شیطانی نیست، بلکه بی میلی و بیزاری جستن از آن نیز هست؟ فرزندان ما تا چه اندازه این گونه فضائل را بدست آورده اند؟ آنها با روی آوردن به کارها و افکار متعالی و نیکو به چنین تحولی دست خواهند یافت.
آیا می دانید: سرنوشت آینده ی کودکان به نوع تفکر آنها در مورد زندگی و آینده ی بستگی دارد؟ اگر خواهان سرنوشتی سازنده و پربار برای فرزندان خود هستید، به جای اندوختن ثروتهای مادی ،اندیشه های آنان را بارور سازید. به جای آنکه وسایل و ابزارهای خوشبختی را از بیرون برایشان فراهم کنید، سعی کنید اکسیر خوشبختی را در درون خود، و از طریق خدمت به دیگران و محبت ورزیدن به دیگران بجویند.
عبدالعظیم کریمی
هزار و یک نکته ی نهفته در تربیت فرزندان
شماره 216 مجله پیوند
(دبیرستان تسنیم از بهترین مدارس غیر دولتی دخترانه - متوسطه دوره دوم ارومیه )